از بلاتکلیفی خسته شدم!

من 3 سال پیش با پسری که 10 سال از من بزرگتر بودآشنا شدم از نظر رفتار و شخصیت و سطح خانوادگی بهم نزدیک بودیم و مورد پسند هم.رابطمون خیلی خوب بود.اوایل اشناییمون که اون آقا بعد از 10 سال کارمند بودن تصمیم گرفت شرکت خودش رو راه اندازی کنه.تقریبا داشت خوب پیش میرفت تا اینکه نوسان اوضاع اقتصادی مملکت یه دفعه همه برنامه هاشو ریخت بهم...ضرر پشت ضرر. اوضاع مالیش خیلی وخیم شد.با توجه به علاقه شدیدمون نمیخوام دیگه دوستی رو ادامه بدیم یا ازدواج کنیم یا کلا جدا شیم.اون اقا نه میخواد جدا شه و نه می تونه ازدواج کنه .من خسته شدم از این وضعیت!

احتمالا او نگران مشکلات مالی آینده است. البته حق دارد اما نظر تو هم مهم است و لازم است به خواست و نظرت احترام بگذارد. از طرف دیگر، اگر علاوه بر علاقه، در این مدت با هم خوب کنار آمده اید و به حد کافی تشابه دارید، حیف است که به سادگی از این محاسن بگذرید. پس حفظ این پیوند ارزش دارد که کمی ریسک یا صبر کنید. برای این کار راه های زیادی وجود دارد.. مثل نامزدی طولانی، رابطه در چارچوب خانواده و یا ازدواج با حفظ و پذیرش شرایط مالی